داستان ها

زندگی

زندگی کلبه دنجی ست
که در نقشۀ خود دو سه تا پنجره
رو به خیابان دارد...
گاه با خنده عجین است و گهی شرشر باران دارد
زندگی
مرد بزرگی ست که در بستر مرگ
به شفا بخشی یک معجزه ایمان دارد
زندگی
حالت بارانی چشمان تو است که در آن قوس و قزح های فراوان دارد
زندگی
آن گل سرخی ست که تو می بویی یک سرآغاز قشنگی ست
که پایان دارد ......زندگی کن
جان من سخت نگیر
رونق عمر جهان چند صباحی گذر است
قصۀ بودن ما....
برگی از دفتر افسانۀ راز بقاست
دل اگر می شکند...
گل اگر می میرد ... و اگر باغ به خود رنگ خزان می گیرد....
همه هشدار به توست
جان من سخت نگیر زندگی کوچ همین چلچله هاست...
به همین زیبایی... به همین کوتاهی

زنده یاد مشفق کاشانی