-
مراقبه هفت و هشت
مراقبه شماره هفت
مراقبه هفت: برای عمیق شدن در وجود خود از بدن، قلب و ذهن خود کمک بخواهید:
همیشه دوست دارم لحظهای از بدن، ذهن و قلبم بخواهم که به مراقبهام وارد شوند. یکلحظه بیشتر طول نمیکشد، ولی میتواند تفاوت زیادی ایجاد نماید:
بدن عزیزم، لطفاً به من اجازه بده بهآرامی بنشینم و آگاهیم را به درون ببرم. کمکم کن به مراقبه وارد شوم
ذهن عزیزم، با عشق درخواست میکنم مراقبهام را حمایت کن. لطفاً سکون و عمقت را برمن آشکار نما.
قلب عزیزم، به تو افتخار میکنم. لطفاً شیرینی سرشتت را برمن ارزانی دار و اجازه بده مراقبهام را مملو از لطف و مرحمت تو کنم. اگر چنان درخواستی برای شما غریب مینماید، جمله زیر را امتحان کنید:
اکنون قصد من مراقبه، توجه به جریان درون و سکون در اعماق وجودم است. با لطف و کمک بدن، ذهن و قلبم دعا میکنم.
مراقبه شماره هشت: حضور استاد
تمرین مراقبه شماره 8: استمداد از استاد
در وضعیتی راحت با پشتی صاف بنشینید و چشمها را ببندید. اجازه دهید توجهتان با تنفستان همراه شود. دمها و بازدمهایتان را دنبال کنید.
تصور کنید که مقابل استادتان نشستهاید یا مقابل یکی از مقدسین یا استاد روشنبینی که به او احساس نزدیکی بیشتری دارید. این تصور را نداشته باشید که استاد شما یک وجود منحصربهفرد است. درک کنید که آنها تجسم مطلق قدرت لطف الهی هستند که از طریق اعقاب بیشماری از استادان روشنبین جریان دارند. لزومی ندارد که ظاهر استاد را ببینید. مهم این است که حضور او را احساس کنید و اجازه دهید این حضور کاملاً برای شما واقعی باشد. این حضور را همچون نیروی آگاهی الهی، نیرویی از لطف الهی که شما عمیقاً میشناسید و با آن مرتبط هستید احساس کنید. بپذیرید که این تجسم خاصی از قدرت بخشش الهی است که برگزیدهشده، شما را به روشنبینی نزدیک کند، حالتی حقیقی.
استاد، برکت را از طریق نفس بر روی شما میبارد. همچنانکه استاد نفس را بیرون میدهد، شما تمام نیروی عشق و کل برکات قریب بهاتفاق اعقاب موجودات روشنبین را با نفس به درون میبرید. با دم عشق و برکت را فرو میدهید و از طریق بازدمتان برکات را به سراسر بدنتان میبرید، با این احساس که خیرخواهی استاد سرتاپای شما را پرکرده است.
اکنون بااحساس عشق استاد و تمام دودمان او که بدن شما را در برگرفته، نشستهاید. این انرژی پربرکت را درون خود احساس کنید. در این برکات بیآرمید. سپاستان را پیشکش کنید.
مترجم: ژ. مخزنی