مقالات

درمان ترس با پرتوالهی

مردم در دنیای امروز با چالش‌های زیادی مواجه می‌شوند من شخصی را سراغ ندارم که در زندگی خود با نوعی سختی روبرو نشده باشد. خوشبختانه ما پرتوالهی را داریم، منبع درمان بسیار خوبی که به ما کمک می‌کند تا دلایل فیزیکی و احساس عدم اطمینان را بیابیم و سپس جهت رفع آن نیز کمک می‌نماید. ترس اغلب علت رنج ماست. بدن ما به‌گونه‌ای طراحی شده است تا زمانی که دچار استرس می‌شود به ما علامت دهد که این می‌تواند به‌صورت نشانه‌های فیزیکی نمایان گردد زمانی که ما در حالتی از ترس زندگی می‌کنیم بدن ما به‌صورت پیوسته به آن انرژی پاسخ می‌دهد که این سبب ایجاد احساس‌های مضاعفی که خود باعث علائم بیشتری می‌گردد، می‌شود.

پرتوالهی می‌تواند لایه‌های احساسی استرس را از بین ببرد و آگاهی از حقیقت درونی خودمان را به ذهن و بدن ما به ارمغان آورد.پرتوالهی ما را به خود برترمان متصل می‌کند که حالت قدرتمند و درعین‌حال در صلح ذهن ماست که همواره از حقیقت درونی ما نگهداری می‌کند.زمانی که ذهن و بدن ما در آرامش به سر می‌برد خود برتر ما قابل‌لمس و شنیدن است اگرچه حقیقت درون ما همواره با ما سخن می‌گوید، زمانی که ما در استرس هستیم دریافت و شنیدن آن دشوار می‌شود. تأثیر انرژی قدرت زندگی جهانی (پرتوالهی) که توسط بدن جذب می‌شود می‌تواند منابع پنهان استرس را که احتمالاً ازنظر پنهان مانده‌اند نمایان کند. هم‌زمان پرتوالهی با کمک کردن برای درک این منابع می‌تواند مابقی راه را جهت درمان نیز یک کمک‌کننده بسیار مؤثر باشد.

قبل از اینکه پرتوالهی در زندگی من وارد شود من مدام در مورد چالش‌هایی که در طول زندگی با آن‌ها مواجه می‌شدم نگران بودم ترس بیشتر انرژی ذهن مرا در طول روز مصرف می‌نمود بدنم دچار استرس بود که باعث درد شکم‌،درد گردن و سرگیجه شده بود. من در این حالت از احساس و بدن برای مدت یک سال تمام زندگی کردم،سپس در یک روز غیرمعمولی پرتوالهی مرا پیدا کرد من کلمه پرتوالهی را در ذهن خود می‌شنیدم درحالی‌که واقعاً درک کاملی از آن نداشتم این ماجرا بسیار تکرار شد و من تصمیم گرفتم تا تحقیقی در اینترنت راجع به آن انجام بدهم من بسیار کنجکاو بودم تا ببینم که آیا پرتوالهی می‌تواند به من کمک کند و به همین سبب تصمیم گرفتم که یک دوره پرتوالهی را بگذرانم. پرتوالهی در سفر زندگانی من بسیار کاربردی بود صادقانه بگویم که نمی‌دانم که اگر پرتوالهی در آن زمان وارد زندگی من نشده بود ساختار ذهنی من به چه شکل می‌بود. پرتوالهی لایه از پشت لایه از استرس‌های احساسی و روحی من پاک نمود و بسیاری از آسیب‌ها و رنج‌هایی را که من بر دوش خود نهاده بودم برداشت. تمام آسیب و دردی که من در درون خود حمل می‌کردم به روی لایه‌های بیرونی نیزکشیده میشد پرتوالهی مرا تشویق نمود تا با قلبی گشاده به این ترس های خود بنگرم. پرتوالهی به من آموخت تا چگونه خود را ببخشم به‌وسیله نگاه کردن به چیزها و پیرامون خود به روشی عاشقانه‌تر. من از پرتوالهی استفاده نمودم تا بر روی مشکلات احساسی و روحی خود که سال‌ها با خود حمل می‌کردم کار کنم و به درمان آن‌ها بپردازم زمانی که در حال آموختن پرتوالهی بودم ترس‌هایی را که با خود داشتم بر روی کاغذ نوشتم سپس هرکدام از این کاغذها را در دست خود گرفتم و به آن پرتوالهی فرستادم. بدنم زمانی که شروع به این کار می‌نمودم منقبض شده و می‌لرزید اما با ادامه این درمان انرژی پرتوالهی انتقال می‌یافت و من می‌توانستم عمیق‌تر نفس بکشم و شانه‌هایم از انقباض خارج می‌شد و هم‌زمان احساس صلح و آرامش در ذهن خود داشتم و این‌زمانی بود که درمی‌یافتم که از درد و رنجی که با خود حمل می‌کرده‌ام رهایی یافتم من با تمام فهرست ترس‌های خود این جلسات درمانی را ادامه دادم و هر یک را در یک جلسه انجام دادم تا در بدن خود احساس آرامش و امنیت نمودم. من بدن خود را و نیز قالب‌های احساسی خود را نجات دادم و درد و رنج را با صلح و آرامش جایگزین نمودم هم‌زمان و در ادامه جلسات درمانی‌ام می‌دانستم که باید روش تفکر ترس‌آور قدیمی خود را با رویکردی مثبت جایگزین نمایم به‌جای تمرکز کردن بر روی آنچه نمی‌خواستم بر روی آنچه می‌خواستم در زندگیم جاری شود متمرکز شدم من آموختم که چگونه دانه‌های خواست و نیات مثبت را با تکرار آن‌ها در طول روزهای زندگیم بکارم اگر که به ناگاه متوجه رویکرد خود می‌شدم که در حال بازگویی مسائل رنج‌آور در مورد خود یا موقعیت‌های خودم هستم به ذهن خود پرتوالهی می‌فرستادم و از آن می‌خواستم تا به درمان و آرامش ذهن من و افکارم کمک کند. من در حال آموختن چگونه نگاه کردن به زندگی و جهان با چشمانی تازه با لذت و شعف بودم،گویی که دوباره کودک شده بودم.زمانی که ما برای درمان خود وقت صرف می‌کنیم در حقیقت و کاملاً به درمان جهان پرداخته‌ایم زمانی که ما شاد و در صلح و آرامش هستیم انرژی ما نورانی و متعالی می‌شود،ذهن و قلبی آرام و در صلح به ارمغان می‌آورد که می‌تواند قلب را بگشاید و با قلب گشاده، عشق راهنما خواهد بود.

منبع:

مجله پرتوالهی، پاییز 2013، نویسنده: هایدی منتینگ، مترجم: امین بیوک، پاییز 1383