مقالات

چگونه خانم تاکاتا ری-کی را آموخت و آموزش داد-قسمت اول

 

ریشۀ تمامی درمانگران ری-کی در غرب از خانم تاکاتا که ری-کی را به غرب آورد نشات می گیرد. بی شک بدون حضور او، هیچ کسی در خارج از ژاپن حتی نام ری-کی را نیز نمیشنید چه برسد به دانستن عطیهء نیروی درمانگری که ری-کی داراست. خانم تاکاتا بیش از چهل سال با استفاده از ری-کی درمانگری کرد و همچنین این سیستم درمانی را آموزش داد. او درمانگری قدرتمند، معلمی دلسوز و تاجری موفق بود که جلسات درمانی بسیاری داشت، بسیاری زن و مرد و کودک را همسو کرد و در همین زمان چندین شرکت موفق را مدیریت کرد. با این حال، تنها نقطه ضعف این استاد برجسته را میتوان عدم ثبت مدون آموزه هایش دانست.

برخلاف استاد اوسویی و استاد هایاشی، خانم تاکاتا به شاگردان دفترچهءراهنما و یا حتی اجازهء یادداشت برداری در حین کلاس نمی داد. وی آموزش ها را به شیوهءکلامی منتقل میکرد و از شاگردان انتظار داشت که همهء گفته های وی را به خاطر بسپارند. به همین خاطر، حتی کاغذهایی که شاگردان در آنها به تمرین سمبل های ری-کی می پرداختند نیز در پایان کلاس سوزانده میشد. خانم تاکاتا هیچ برنامه ی مدونی برای ارایه مطالب در کلاس ها نداشت و به همین خاطر محتوای هر کلاس با دیگری کمی تفاوت می کرد. او هیچ وقت کارها، اقدامات و فلسفهءذهنی خود دربارهء ری-کی را ثبت نکرد. به همین خاطر بسیاری شایعات و افسانه ها در طول زمان دربارهءشیوهء درمان و عقاید او مطرح شد که واکاوی و بازشناسی درست و غلط آن را بسیار دشوار کرده است. با این حال، ما باید به خاطرات و نوشته های 22 استاد و تمامی شاگردانی که او در سطوح یک و دو از خود به جای گذاشته است متکی باشیم که راه، تعالیم و آموزش های او را به ما منتقل کنند. تلاش من در این نوشته، استخراج از تمامی منابعی بوده که توان دسترسی به آن را در این زمینه داشته ام.

تمرین های خانم تاکاتا

فرن براون در کتاب خود "زندگی با ری-کی" از تمرین ها و پیشینهء آموزشی خانم تاکاتا بر طبق گفته های خودش یاد می کند. بر طبق نوشتهء براون، خانم تاکاتا در سال 1935 به مدت یک سال در کلینیک دکتر هایاشی در توکیو به کارآموزی مشغول شد. دورهء همسویی مرحله یک ری-کی دوره ای چهار روزه بود که در روز اول، دانش آموزان به فراگیری وضعیت دستها برای درمان بیماری های گردن و سر پرداختند و در روز دوم و سوم،  وضعیت دستها برای بیماری های جلو و پشت بدن را آموختند. روز چهارم به تمرین روی بیماران، توضیحات تکمیلی و صحبت درمورد مکتب ری-کی و پنج اصل اساسی آن اختصاص داشت. به هر دانش آموز یک کپی از دفترچه راهنمای درمان دکتر هایاشی داده میشد که شامل انواع بیماری ها و مراکز درمان مربوط به آنها میشد. او همچنین تاکید می کرد که همین رابطه علت و معلولی در بدن برقرار است و در صورت از بین بردن علت، معلول و نشانه های بیماری نیز درمان می یابد.

بعد از این دوره ی آموزشی، دانش آموزان صبح ها را در کلینیک دکتر هایاشی در گروه های دونفره به درمان بیماران می پرداختند و عصر را به کارهای خانه داری و درمان بیماران در جلسه های یک تا یک ساعت و نیمه مشغول بودند. در پایان یکسال کارآموزی از وی امتحانی به عمل آمد و به او اجازه داده شد که همسویی مرحلهء دوم ری*کی ( اوکو-دان) را دریافت و به تمرین آن بپردازد.

خانم تاکاتا در دفتر خاطرات خود در می 1936 می نویسد:

"چیزی که بیش از هرچیز برای من ارزشمند بود این بود که آقای هایاشی"شین پدن"، "کوکیوهو" و "ریجی هو" که اسرار گرانقدر علوم انرژی هستند را به من آموخت. از اینکه افتخار آموختن این اسرار را داشتم و برای حفظ این اسرار به من اعتماد کرده بودند در پوست خود نمی گنجیدم و با خود عهد بستم که با استادم با نهایت احترام رفتار کنم و به این عطیه وفادار بمانم."

 در تابستان 1937، خانم تاکاتا به شهر کائوآئی بازگشت. چند هفته بعد، استاد هایاشی به دیدن او آمد و به مدت شش ماه در منزل او ساکن شد. در طول این شش ماه، او و خانم تاکاتا به برگزاری کلاس ها و جلسات درمان در کائوآئی و بعد از آن در هونولولو پرداختند. سرانجام در 21 فوریه 1938، استاد هایاشی مدرک استادی را به خانم تاکاتا اعطاء کرد. به جهت جلوگیری از بروز مشکلات قانونی و حقوقی در ایالات متحده، خانم تاکاتا در همان سال در کالج ملی دراگس فیزیشن در شیکاگو به تحصیل پرداخت و موفق به دریافت مدرک ماساژ در هونولولو شد. در اکتبر 1939 خانم تاکاتا دفتر خود را به جزیره ای بزرگ به نام هیلو منتقل کرد و برای ده سال در همان جا ماند.

درمان خانم تاکاتا

شیوهء درمانی خانم تاکاتا به "درمان بنیادین" مشهور است. این درمان شامل جست و جو جهت پیدا کردن علت وضعیت بیمار و درمان ری-کی در همان مناطق است. به نظر او جلسات درمانی برای بیماری های مزمن باید متعدد و یا حتی روزانه می بود. همچنین او تغییرات ایجاد شده در بیمار بعد از جلسات درمانی را علائمی از شروع روند درمان می دانست.

بنا به گفتهء جان هاروی گری که یکی از اساتید تحت تعلیم خانم تاکاتا بود، ایشان تعدادی از وضعیت های دست تعلیم داده شده توسط استاد هایاشی را باهم ادغام نمود تا در شیوهء درمان خود که جزو روندهای درمانی مورد استفاده در جلسات درمان او بود به کار گیرد. برعکس، استاد هایاشی از ترکیب وضعیت های خاصی از دست برای درمان بیماری ها استفاده میکرد. در کلینیک استاد هایاشی درمان بوسیلهء یک تیم دونفره صورت می گرفت درحالیکه خانم تاکاتا جلسات درمانی را به تنهایی انجام می داد و برای درمان روی زمین و به صورت چهارزانو می نشست.

هستهء مرکزی درمان خانم تاکاتا بر پایهء درمان محدوده بالاتنه و سر بود. طبق گفتهء گری، چهار وضعیت دست برای محدوده بالاتنه و سه وضعیت دست برای سر وجود داشت. با این حال که هیچ وضعیت دستی برای محدودهء بالای قلب و یا پشت وجود نداشت، اما خانم تاکاتا بنا به شرایط مراجع خود وضعیت دست هایی برای بالای قلب، پشت و پشت سر در نظر می گرفت. اولین وضعیت دست در شیوه درمانی خانم تاکاتا محدودهء معده، پانکراس و طحال را پوشش میداد.در دومین وضعیت دست به درمان کبد، کیسه صفرا و در سومین وضعیت دست کولون میانی روده بزرگ و همچنین روده کوچک مورد درمان قرار می گرفت. در مرحله پایانی درمان بالاتنه، درمان روی غدد تولید مثلی و کولون بالارو و پایین رو و کلیه ها انجام می گرفت. براون اشاره داشت که خانم تاکاتا به دانش آموزان خود گوشزد می کرد که باید نیمی از جلسهء درمانی را صرف درمان بالاتنه کنند زیرا که کارخانه اصلی و موتور محرک بدن که سوخت و ساز بدن را برعهده دارد در این قسمت است.

بعد از درمان بالاتنه، خانم تاکاتا درمان سر را در سه وضعیت دست و در بعضی مواقع با اضافه کردن وضعیت چهارم در پشت سر انجام میداد. در ابتدا با دستان روی چشم ها را می پوشاند، سپس دودست را به اطراف سر می برد و در انتها دستانش را روی گردن می گذاشت و بدین ترتیب درمان بنیادین را به پایان می برد. به گفتهء گری، خانم تاکاتا بارها عنوان کرد که این نوع درمان یک شیوهء ساده سازی شده از سیستم درمانی ری-کی است. گری گزارش کرده است که سیستم درمانی خانم تاکاتا از بالاتنه شروع می شده. بااین حال، بعضی از دانش آموزان ادعا می کنند که خانم تاکاتا درمان را از سر شروع می کرد و یکی از شاگردان او به نام هلن هبرلی نیز ادعا میکند که خانم تاکاتا بعضی اوقات درمان را از سر و بعضی موارد از بالاتنه آغاز می کرد. در پاره ای از موارد، خانم تاکاتا به دانش آموزان خود می گفت که مادامی که درمان به صورت کامل صورت گیرد، مهم نیست که از سر شروع به درمان کرد یا از بالاتنه. اما به عقیدهء او در مواجهه با مشکلاتی مانند آرترویید و هماتورویید باید از معده درمان را شروع کرد. وی همچنین عقیده داشت که برای درمان همه نوع سرطان نیز از همین شیوه باید تبعیت کرد. به عبارت دیگر باید از سر شروع و سپس تمامی احشاء داخلی را درمان کرد. سپس بیمار را به پشت خوابانید و پشت را نیز درمان کرد و بعد از آن، درمان محل سرطان را انجام داد. یکی از اصول درمانی خانم تاکاتا درمان علت و معلول بود. به گفته او اگر فقط نقاط درگیر درمان یابد، احتمال پخش شدن بیماری وجود دارد و درمان حقیقی صورت نمی گیرد مگر اینکه شما علت بیماری را درمان کنید. تجربهء درمانگری خانم تاکاتا به او اثبات کرده بود که گاهی ریشهء بیماری نه در محل بروز آن بلکه در قسمتی دیگر از بدن است. او به تجربهء درمان خود در رابطه با دختری که از سیزده سالگی از نابینایی رنج می برد اشاره کرد. این بیمار پس از بی اثر ماندن شیوه های مختلف درمان به او مراجعه کرده بود و اگر او فقط به درمان چشم بیمار می پرداخت هیچ وقت متوجه نمیشد که مشکل اصلی بیمار، عارضهء تخمدان بوده است. سپس خانم تاکاتا به مدت 28 روز مداوم به درمان او پرداخت و پس از اجرای "درمان بنیادین" به دو قسمت تخمدان و چشمهای او دوباره انرژی داد. پس از این دورهء 28 روزه، بیمار بینایی خود را دوباره به دست آورد.

برای یافتن علت بیماری ، خانم تاکاتا از قوهء شهودی خود استفاده میکرد که این شیوه را میتوان شیوهء ساده شده ای از "ریجی هو" که بتوسط استاد هایاشی به او آموزش داده شده بود، دانست. او همچنین با حرکت دادن دست خود در سطح بدن سعی میکرد تا از حساسیت دست خود برای پیدا کردن علت بیماری و همچنین ارتعاشات قوی و ضعیف مناطقی از بدن که درگیر بیماری است استفاده کند. این احتمالا شیوهء ساده سازی شده اسکن بیوسن بوده است. او به شاگردان خود اظهار می کرد که ری-کی شما را راهنمایی کند. اجازه دهید دستان ری-کی محل بیماری را پیدا کنند چرا که آنها کارشان را بلدند. بعضی اوقات خانم تاکاتا درمان را از محل علت بیماری شروع می کرد. هبرلی اشاره میکند که مردی با شکایت از سردرد های شبانه نزد خانم تاکاتا آمد. زمانی که مرد از این شکایت کرد که مشکلش سردرد و نه درد معده است، خانم تاکاتا اشاره کرد که ارتعاش زیادی را زمانی که دستش به سمت کیسه صفرا نزدیک میشود حس میکند و عقیده دارد که علت سردرد او در این محدوده هست. او سپس درمان را در قسمت سر و پشت بیمار انجام داد و درمان خود را کامل کرد. به گفتهء بیمار، زمانی که خانم تاکاتا درمان در قسمت سر را شروع کرده بود درد او از بین رفته بود. برای درمان سرطان پستان و یا هر مشکلی که به پستان مربوط می شد، نظر خانم تاکاتا به درمان در قسمت تخمدان، رحم (مرحله چهارم در درمان منطقه بالاتنه) و غده تیروئید (مرحله سوم در درمان سر) بود چون او معتقد بود که ریشهء بیماری های پستان در این مناطق هستند.

به گفتۀ گری ،خانم تاکاتا همیشه در مورد بیماری های مزمن، شاگردانش را به درمان کامل و مداوم و یا حتی روزانۀ ری-کی تشویق می کرد چرا که معتقد بود که اگر دورۀ بیماری بیش از سه هفته به طول انجامد، تمام بدن درگیر پروسۀ درمان آن بیماری خواهد شد و برای همین درمان ری-کی نیز باید برای تمام بدن صورت گیرد. در مواقعی که خانم تاکاتا از خاطرات خود سخن میگفت، به این مورد اشاره میکرد که درمان را به صورت روزانه و یا حتی چند بار در روز برای بیماران خود و در جلسات طولانی انجام میداد. به عنوان مثال، او به درمان بیماری به صورت روزانه و به مدت دو ماه تا از میان رفتن درد اشاره می کرد. پس از آن بیمار را همسو میکرد تا بتواند به صورت روزانه درمان خود را ادامه دهد. در موردی دیگر خانم تاکاتا به درمان زن جوانی مبتلا به بیماری صرع پرداخت که به گفتۀ او درمان را در اکتبر شروع کرد و در بهار سال آینده به بیمار گفت که دیگر نیازی به مراجعه نزد او ندارد چرا که خانواده ی او میتوانند پروسۀ درمان را ادامه دهند. شرایط او به سمت بهبودی پیش رفت و بیماری او به طور کامل با این شیوه درمان شد.

هلن هبرلی از خانم تاکاتا نقل میکند که به شاگردان خود اظهار داشته که مگر در مورد شک و یا تصادف، باید از "درمان بنیادین" استفاده کنند و این شیوه برای تمام بیماری ها صادق است. خانم تاکاتا همینطور اشاره داشت که نباید فقط قسمتی از بدن را درمان کرد چرا که بدن یک کل واحد است و هروقت که امکان آن باشد باید کل بدن را درمان کرد. با درمان سر و یا بالاتنه شروع کنید (تفاوتی نمیکند کدام اول باشد) و بعد از آن درمان را کامل کنید. تفاوتی نمیکند که بیماری فیزیکی باشد و یا ذهنی بلکه برای تمام بیماری ها باید از این شیوه تبعیت کرد.

زمانی که خانم تاکاتا به درمان بیمارانی می پرداخت که تجربۀ تروما داشتند، ایشان ابتدا شوک را با گذاشتن دستان خود و دادن ری*کی به غدد آدرنالین از آن مناطق خارج می کردند و این کار را تا کم شدن جریان انرژی ادامه میدادند. گری از خانم تاکاتا نقل میکند که به شاگردان خود اظهار داشت که درمان کامل بعد از مصدوم شدن صورت نمیگیرد مگر اینکه شوک وارد شده به غدد آدرنالین دفع شود.

در انتهای جلسات درمان، خانم تاکاتا از تکنیکی استفاده می کرد که طی آن انگشتان دستانش را در دو طرف ستون فقرات  می کشید و بافت های گردن تا دنبالچه را برای بهبود گردش خون تحریک می کرد که از این تکنیک گاها به نام "پایان ری-کی" و یا "ضربه عصبی" نیز یاد شده است. از آن جایی که این تکنیک نیاز به تحصیلات و مدرک در شاخۀ ماساژ بود، گری و بقیۀ شاگردان از تکنیک دیگری که همان اثر را داشت ولی بافت های بدن را درگیر نمی کرد استفاده میکردند. یکی از این روش ها حالت جارو کردن حوزۀ میدان انرژی از سر تا پا به دفعات می باشد.

برای مطمئن شدن از اینکه بیمارانش به طور مستمر درمان ری-کی را دریافت میکنند، خانم تاکاتا اغلب اعضای خانواده و در حداقل یک مورد همسایۀ آنها را همسو میکرد. هلن هبرلی به خانم جوانی که به سل حاد مبتلا بود در این زمینه اشاره می کند. خانم تاکاتا هر روز به مدت یک هفته به درمان او پرداخت و بعد از آن برای مادر و همسایگان بیمار کلاس برگزار کرد تا بیمار بیش از یک درمانگر داشته باشد. بر طبق گفته خانم تاکاتا، بیمار بعد از گذشت شش ماه درمان به طور کامل بهبود یافت.

بعد از درمان و مخصوصا پس از درمان بیماری های مزمن، خانم تاکاتا به بیمار خود میگفت که انتظار برون ریزی داشته باشد. برون ریزی به منظور خروج سموم از بدن بوده و میتوانست به شکل درد معده و روده، علایم سرماخودگی، سردرد و در بعضی مواقع وخیم شدن علایم خود بیماری باشد. خانم تاکاتا پذیرای علایم برون ریزی بود چرا که این علایم نشان میداد که پروسۀ درمان در حال پیشرفت می باشد. برطبق گفتۀ هلن هبرلی، خانم تاکاتا به شاگردان خود آموزش میداد که در درمان بیماری های مزمنی که به درمان های طولانی نیاز دارند بیشتر امکان تجربۀ علائم برون ریزی و خروج سموم از بدن وجود دارد. اگر جراحات به سرعت بهبود یابند کمتر امکان بروز علائم برون ریزی هست.

با وجود اینکه بیشتر خاطرات خانم تاکاتا از درمان بیماران حکایت دارد، اما خانم تاکاتا تاکید زیادی از اهمیت ری-کی برای ثبات سلامت بدن دارد. به طور مثال در مورد ری-کی و حاملگی، از خانم تاکاتا نقل شده است که" بهترین گزینه، شروع درمان با ری-کی قبل از حاملگی و درمان با ری-کی در دورۀ حاملگی برای قوی ساختن بدن مادر می باشد و اگر علائمی از بیماری ظاهر شد باید بلافاصله درمان شود. صرف نظر از شرایط بیمار، فلسفه و منش خانم تاکاتا در درمان کامل و عرضه ی بیماری به خداوند بود چرا که او معتقد بود خداوند درمان را محقق خواهد کرد.